تابوت
شعر:فاطمه اختصاری
آهنگ:شاهین نجفی
تنظیم کننده:بابک خزایی
یک مشت میخ کج شده تابوت بی جسد مردی که زل زده به سرش داخل سبد
حالا چگونه فکر کند به کدام چیز؟ در حجم یک جنازه ی برگشته از ابد
یک کله ی جدا شده از من ،منی جدا از هم بریده ...می پرد از خواب های بد
دنیای متصل به زمان ،مثل عقربه در ساعتی که زنگ زده روی یک عدد
تصویرهای بی سر و ته از کسی ست که... افتاده توی اینه های تمام قد
و نیمه شب به ارامی سعی کرده است با میخ چشم های خودش را درآورد
احساس دسته جمعی حبس ابد شدن در یک اتاق پر از لامپ داشتیم
هل داده می شدیم به شکلی شبیه هم با اظطراب توی خلا پا گذاشتیم
ناخواسته گرفته شده چشم هایمان در بازیِ"بگو چه کسی پشتت ایستاد؟"
تاریکی نفوذ کننده به هر کجا در لوله های خالی دنیا ،صدای باااااد.....
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها: <-TagName->

بازديد : بار

1:10 | سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:
,
نویسنده : nashenass2013